من این لحظه رو خیلی دوست داشتمو در آن لحظه در حال خندیدن بودم و دلم واقعا براش سوخت

وااای.

همه ی لحظه ها

مخصوصا لحظه هایی که تاف توش بود

ولی اون لحظه ی که می خواستن برای خورشید گرفتگی بلند شن برن بجنگن و اون صحنه ای که تاف داشت آدامه می شد من همش می گفتم اگه بمیره چی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

من از همه ی قسمت های فیلم را دوست دارم

همه - تاریخ : یکشنبه 13 مرداد 1392 زمان : 22:15

بازدید : 9 درباره : تصاویر از اواتار افسانه کورا ,

درفصل2 اواتارکورا . ان قسمت که کورا توانست در دنیای ارواح کنترل عناصر انجام دهد

...

اون جایی که آنگ و کاتارا توی غار تنها بودن وکاتارا رو دیوار قصه ی سرزمین اوماشو رو از رو دیوار خوند و فهمید چه جوری باید آزاد شن.....

نقل قول از makholkhan2

درفصل2 اواتارکورا . ان قسمت که کورا توانست در دنیای ارواح کنترل عناصر انجام دهد

...

با اون قسمتی که آنگ فهمید پادشاه سرزمین خاک دوستش بومیه و باهم سرسره بازی کردن

اونجایی که کورا گولوله بادی سواری رو به اون دختر باد افزار برد

آواتار کورا هر دوبخشش قشنگ بود...

آواتار آخرین باد افزار هم که گل سرسبد ماه

این شعر را به آواتار آنگ تقدیم میکنم:

دنیا دیگه مث تو نداره

نداره نمیتونه بیاره

بگوبگو کدوم خیابوونه

که منون میتونه به تو برسونه